ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1. کلی کار عقب افتاده انجام دادم دیروز :)
سه ساعت هم مطالعه نموییدم :)
2. پاتوق صبح ، خوب و مفید بود. چندتا نکته اساسی گرفتم و چندتا راهنمایی اساسی کردم :)))
3. فردا صبح ، ذره بین :)
فردا عصر ، جلسه ماهانه مرکز نور که زیتون باید واسه همکاران مرکز ، صحبت کنه و لیست سئوالات فوق تخصصی آقای دکتر رو جواب بده :)
4. یکی از همکارا که همیشه سلام و علیک داریم با هم و همیشه با احترام از کنار هم رد میشیم ، امروز صبح تو دادگاه زل زد تو چشمام و بعدشم سرشو برگردوند و رفت... خب... مهم نبود اولش... دوباره طبقه دوم دیدمش. اینبار مث همیشه لبخند زدم و سرمو تکون دادم چون فاصله داشتیم. فوری سرشو انداخت پایین و شروع کرد با کاغذای تو دستش بازی کنه... بیخیال... یکساعت بعد تو طبقه سوم به محض اینکه منو دید خودشو پرت کرد تو دفتر یکی از شعب o-0
و دقیقا ده دقیقه بعد من متوجه شدم که ایشون روی پرونده موکل من ، اعلام وکالت کرده برای طرف دعوا.
وقت رسیدگی پرونده 8-2-93 هست!!!!!!
5. ههههههههههههه... اینجا رووووووو... :دییییییییی
6. بفرمایین عصرونه :)
1. کاملا درک میکنم چقد حس خوبی به عادم دس میده

5. اینو دیگه از کجا جسییییی؟
کرمه مثلا؟=)))
1. عااااااااالی. اصن متعاااااااااالی :دی

5. ههههههههههههههههه =))
فک کنم
با موس بکشش اینور اونور
س ع د
خوبی ؟
از حالا خسته نباشی و مثل همیشه موفق و سربلند باشی
سلام دنیاجون :*
خوبم. شکر. تو چی؟ :)
مرسی عزیزم. خودت هم
عصرونه نوش جونت.کارشماهم دنیایی داره واسه خودشها.البته این تو مشاغل دیگه هم هست اما خوب تو وکالت به نوع عجیبی بروز وظهورمیکنه.
مرسی عزیزم :*


حالا من موندم ایشون میخواد تا هشتم اردیبهشت هی منو ببینه و قایم بشه؟!!!
اصن درکش نمی کنم...
من با صمیمی ترین دوستم که یکی از همکارامه تا الان و طی این سالها ، دوبار روبروی هم بودیم توی دوتا پرونده. این موضوع ابدا روی دوستیمون اثر نذاشته. از دیروز تا حالا واقعا یادم به رفتارش که میفته خنده م میگیره
بازم دعوااااااااااا
چه دعوایی انوش؟ کجا؟ با کی؟
پس احتمالا تازه کاره؟
نه عزیزم. چندسالی هست کار میکنه اما این رفتارهای عجیب و غریب توی وکلای ماده نحس صدو خورده ای! به وفور دیده میشه. دلیلشو نمیدونم اما واقعا بین بچه های کانون کمتر این بی اخلاقی ها رو دیدم.
اینم یه نمونه قشنگ:
http://zeytoone-tanha.blogsky.com/1392/09/03/post-363/
حالا مثلا میخواد بعد اون پرونده چیکار کنه؟
باز باهات گرم بگیره؟
این کرمه خیلی قشنگ بندری میره
هیچوقت گرم که نبودیم. محترمانه همدیگه رو رد میکردیم. من کلا و اساسا اون صنفو به همکاری قبول ندارم. همینجوری و درد کمبود کلمه ، بهشون میگم "همکار" ! در واقع این عزیزان ، غیرقانونی تشریف آوردن وسط کار قانون
خیییلی