ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1. قبل از ظهر ، آقای ایکس (پست قبل) زنگ زد.
عذرخواهی و عذرخواهی و عذرخواهی.
خودشم مونده بود تو حرف طرف. میگفت دیشب فقط تو رختخوابش تکون خورده تا صبح! صبحم تا اون موقع فکر میکرده که وقتی به من زنگ زد چی بگه که غلط زیادی دوستش ، جبران بشه...
جبران که نشد اما حداقل آقای ایکس ، وجهه خودشو ترمیم کرد!
2. فردا صبح تا ظهر ، گیر ثبت دوتا پرونده م. فقط ثبت! یعنی یه همچین دادگستری داریم ما :(
3. شکایت جعل و استفاده از سند مجعول و سوء استفاده از مقام دولتی و تخلف کارمند دولت از وظایف و اینا کردیم به طرفیت یکی از شعب بانک فلان و یکی از کارمندهای اون بانک.
همه مدارک افتتاح حساب موکلمو دادیم دست کارشناس. از موکلم و کارمند بانک استکتاب شده. کارشناس نوشته: خط و امضا ، مربوط به کارمند بانک نیس.
یعنی کی این کار زشتو کرده پس؟!!!
4. تو وب گردیهای اخیر ، با وب یه دوست خوب آشنا شدم.
برای نازنین عزیز ، صبر و برای روح بلند مادرش از خدا شادی میخوام و خواهش میکنم حتما و حتما ، اینجا رو بخونین.
خدا رحمتشون کنه....
خیلی ناراحت شدم از این حادثه ی تلخ...خدا صبرشون بده.....
آره... تجربه س بهرحال... دستش درد نکنه که به بهای مرور اونهمه خاطره تلخ ، این تجربه رو با ما شریک شد