روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد
روزانه های زیتون

روزانه های زیتون

... زیتون تنها ، برای دل خودش مینویسد

دگرگونه بیست و هفت

...إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ...


پ.ن

1. انتهای آیه شریفه87 سوره یوسف.

2. خداجون ، خودت باید کمکم کنی که هیچوقت ناامید نشم. مرسی عزیزم.

1. حالم بد میشه وقتی ارباب رجوع جلوی قاضی ، دولا میشه و تعظیم میکنه...

از تملق و چاپلوسی متنفرم...

یکی از منشی های سابقم هروقت میخواست از اتاقم بره بیرون ، عقب عقب میرفت!!! آخرش باهاش دعوام شد... :(

صبح تو دادگستری وقتی این صحنه چندشو دیدم ، دلم طاقت نیاورد. دنبال اون آقا رفتم بیرون از شعبه و صداش کردم و گفتم: کارتون اولا شرکه و ثانیا ازاین به بعد هرچی از حکم این قاضی به سرتون بیاد ، بی بروبرگرد حقتونه.

چشماش گرد شد. مهم نبود. باید می فهمید چقدر رفتارش احمقانه و تحقیرآمیز بوده :@


2. امروز مسئولیت کمیته حقوقی یک انجمن غیرانتفاعی ویژه زنان بهم پیشنهاد شد. با کمال میل پذیرفتم :) 


3. پشتیبان دخترم تماس گرفته بود. از عملکرد دخترم و تراز آزمونش راضی بود. نمیدونم چرا من هیچوقت ازاین بچه راضی نمی شم؟! :(


4. امروز افطار: نون برشته دو آتیشه و دوغ محلی و خیار و گردو و ریحون :)))


5. موندم با این زولبیا بامیه ها که موکلها میارن ، چه گلی به سرم بگیرم! از اول ماه رمضون ، این جعبه سومه که قبل از نوشتن این پست رسید :%

1. از اولین روز تعطیلات ، دخترم اولتیماتوم داد که اگه لابلای کلاسهای تست و بازآموزی ، یه کلاس باب میلش نره حتما کم میاره و خسته میشه و ... بازم انصاف داره طفلک. خودش گفت که کلاس گیتارشو میذاره واسه بعد از کنکور. چون هر نیم ساعت آموزش ، حداقل هفت ساعت تمرین میخواد و این وقت گرانبها باید امسال ، مصروف تست بشه :(

دخترم صدای خوبی داره. گفت دوست دارم برم آواز بخونم. خلاصه... صبح امروز رفتیم همون هنرکده که کلاس گیتارشو میرفت. استاد آواز رو دیدیم و درباره کلاسش اطلاعات گرفتیم. همون لحظه اول ، هم صدا و هم تصویر استاد برای من فوق العاده آشنا بود اما هیچی یادم نیومد تا لحظه آخر که مدیر هنرکده گفتش که کارهای ایشون از فلان شبکه برون مرزی پخش میشه. تازه فهمیدم کجا دیدمشون :)))

دخترم تست داد و نظر استاد این بود که صدا و هوش موسیقیاییش مناسبه و فقط پرورش میخواد :)


2. الان و در این لحظه ، دلم یه بالش خنک میخواد :(


1. از تموم عناصر وجودم ، خستگی میباره... :s


2. امروز ، با صراحت و بی ملاحظه ، مشکلی رو که با دوتا آقایون شورای حل اختلاف داشتم باهاشون درمیون گذاشتم.

خب... حرف زدیم و به نتیجه رسیدیم. اما در این راستا ، من معنی ترکیب "فی سبیل الله" رو به خووووووووووبی متوجه شدم :@


3. یه دادگاه بد داشتم. طرف موکلم خییییییییلی موذی و آب زیرکاهه. مرد گنده ، دست گذاشت رو قرآن و قسم خورد... اشک ریخت و لرزید و عصب زد و ... اووووووه که چه فیلمی بازی کرد... o-0



1. ممنون از کامنتهای خصوصی و مسیجاتون. خوبم. نگران نباشین. بهتر هم میشم به امید خدا :)  :*


2. فردا تا ظهر دادگاه...


3. امشب افطار به سفارش دخترم: نون و پنیر و هندونه!


4. یه تمرین مدت دار رو از امروز شروع کردم. هیچی نمیتونم درباره ش بگم اما بعد از اینکه مدتش تموم شد اگه نتیجه گرفته بودم ، همشو باهاتون درمیون میذارم :)


پ.ن

تیغی عزیزم

ممنونم از هدیه قشنگت. خیلی بامزه بود. سوپرایز شدم. دوستت دارم.

دگرگونه بیست و شش


تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم

تو را به خاطر عطر نان گرم

برای برفی که آب می شود دوست می دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت

لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم

تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم

برای پشت کردن به آرزوهای محال

به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

تو را به خاطر دود لاله های وحشی

به خاطر گونه زرین آفتاب گردان

برای بنفشی بنفشه ها دوست می دارم

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم

تو را برای لبخند تلخ لحظه ها

پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم

تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم

اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم

تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام دوست می دارم

تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم

برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم

تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم دوست می دارم

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم

تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم

برای خاطر عطر گستره بی کران و برای خاطر عطر نان گرم

برای خاطر برفی که آب می شود، برای خاطر نخستین گل

برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی رماندشان

تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می دارم...

جز تو، که مرا منعکس تواند کرد؟ من خود خویشتن را بس اندک می بینم.

بی تو جز گستره یی بی کرانه نمی بینم

میان گذشته و امروز.

از جدار آینه‌ خویش گذشتن نتوانستم

می بایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم

راست از آن گونه که لغت به لغت از یادش می برند.

تو را دوست می دارم برای خاطر فرزانگی ات که از آن من نیست

تو را به خاطر سلامت

به رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست دوست می دارم

برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمی دارم

تو می پنداری که شکی، حال آنکه به جز دلیل نیستی

تو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا می رود

بدان هنگام که از خویشتن در اطمینانم. 


پ.ن


1. اثر پل الوار و ترجمه احمد شاملو

2. امیدوارم جابجا نزده باشم. اصل اثر رو ندارم.

3. تو را به جای همه کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم.

1. هیچی سخت تر از این نیس که بخوای به یه زن بدبخت ، بفهمونی که بابا به پیر و به پیغمبر ، تو هم آدمی! و به اندازه شوهرت از زندگی و عشق و آرامش ، حق داری!

جای دستهای شوهرش ، دور گردنش کبود شده و داشته تا مرز خفگی میرفته و تازه این اولین بار نبوده که این اتفاق می افتاده و... میگه: زندگی مو دوست دارم o-0 :@ :"(

همونطور که در جماعت ذکور ، نمونه های حیوان صفت وحشی به وفور یافت میشه ، در جمع نسوان هم ضعیفه های ترسوی ناقص العقل زیاده... امروز با دوتا از این موجودات مفلوک بزدل حرف زدم... کاش نزده بودم...


2. دنیا با همه سنگینیش روی قلبمه... :(


3. فردا دخترمو برای آخرین سال دبیرستانش ، ثبت نام میکنم :)


4. روی دیوار اتاق مرکز مشاوره نوشته بود: رابطه ای که توش التماسه ، باید ساعت 9 گذاشتش دم در!

بیییییییییییییییییگ لاییییییییییییک :*

1. رای ابلاغ شد. تمام :)

از همون جا زنگ زدم به موکلم که خبرش کنم. طفلک اصلا حرف نمی زد. گوشی دست من بود و به هق هق گریه ش گوش کردم...

عصر اول وقت ، با گل و شیرینی اومده واسه تشکر... حالم گرفت... چرا باید زندگیشو اینطوری از دست بده... :"(((


2. این واحد بغل  ، جدی جدی داره میترکونه. معلوم نیس قراره چی بشه. کلا تغییر نقشه دادن انگار. آی سروصدا... آی بوی رنگ... آی رفت و آمد... آی همه چی خلاصه :@


3. همچنااااااااان پروژه "شما؟؟؟ گوشیم فلش شده!" ادامه داره :@


4. سحر و افطار با حال و هوای قشنگش داره میاد. من براتون دعا میکنم. شما هم منو فراموش نکنین :)

1. خب... رای دادگاه کیفری استان تایپ شد. فردا به امضاء قضات و مستشاران میرسه و حضورا ابلاغ میشه :)


2. سینه ریزمو با گوشباره هاش که تغییر کردن تحویل گرفتم اما سیستمم ویروس داره. تعمیرکار گفتش تا اطلاع ثانوی به سیستم نزنم گوشی رو. از دست عسکام راحت شدین :"(((

هر کی میخواد ست کامل اختصاصی رو ببینه باید حضورا مراجعه کنه. حتی شما دوست عزیز :دی


3. اینکه خوش سلیقه باشی و هر چی میپوشی یا میخری ، مورد توجه بقیه قرار بگیره و ازت آدرس بخوان که برن شبیه شو بخرن ، در کل حس خوبی داره. اما دیگه یه وقتایی اذیت کننده میشه. خودشیفته نیستماااااا. بخدا حقیقته! یعنی محاله لباسی یا زیورآلاتی یا کیف و کفشی یا... بخرم و کسی بهم نگه : وااااااااااای زیتون ، چقدر خششششششششششنگه این فلان چیز :دی

حالا دیشب ، خانمه هفت پشت غریبه اومده مشاوره.

صبح علی الطلوع زنگ زده میگه: ببخشین شما روسری تونو از کجا خریدین؟ o-0 o-0 o-0


4. امروز با دوستان ، تصمیم گرفتیم که در ماه مبارک رمضان ، پاتوق تعطیل باشه.

ذره بین هم از عصر چهارشنبه منتقل شد به صبح پنج شنبه :)

1. یکی از پزشکان دلسوز و خوشنام و معتمد و بامعرفت شهرمون که پدر همکار مهربونم "مریم جون" هم بودن ، صبح امروز بعد از مدتی بیماری و بستری ، فوت کردن.

به دوستم و همه مردم که خاطرات خوبی از ایشون دارن تسلیت میگم.

روحشون شاد :(


2. یه مدتیه که مشتری یه سایت سنگهای قیمتی هستم.

دیروز سه بار با مسیج تولدمو تبریک گفتن و امروز هم اسمم تو لیست قرعه کشی شون جزو برنده ها بود :)


3. تجربه شخصی: به خانمهای خواننده وبلاگم ، پیشنهاد میدم که حتما پنکک ریولان ایتالیا و رژ لب مایع ب ب کا آلمان رو امتحان کنن. کیفیت پرفکت. یعنی بیست :*

1. دیروز ، به دنیا اومدم :%


2. تموم شماره هام پرید. گوشیم فلش شد. حالا کی؟ همین دیروز که از در و دیوار مسیج تبریک تولد میاد :@

یعنی جونم در اومد بس که نوشتم : شما؟؟؟ تازه بعضیا شیطنتشون گل میکرد و میذاشتنم سرکار :@

مگه دستم بهتون نرسه :@ :دی


3. دوستان گلم که پست رمز دار رو خوندین و ظاهرا نتونستین کامنت بذارین و نظرتونو تو خصوصی نوشته بودین: اولا از طرف بلاگ اسکای از همتون پوزش میطلبم :@ ثانیا از همراهیتون ممنونم :*


4. همتون از دم مث دسته گل ، یه مسیج با اسم بفرستین تا سیوتون کنم:)

البته ظهر به بعد. چون حالا یه گوشی قراضه از اموال تعمیرکار دستمه :@

1. الان از ذره بین اومدم.

حالم خوش نبود. زودتر برگشتم :/


2. گوشی نازنینم ، دار فانی را وداع گفت :"(((


3. سینه ریز اختصاصی ، آماده شد و گوشباره ها هم تغییر کرد.

عسکشو شنبه میذارم. هنوز تحویل نگرفتم o-0

1. خب... پرونده سنگین دادگاه کیفری استان ، امروز ختم شد.

دفاع بسیااااار عالی در حد لبخند و تایید قضات و مستشاران دادگاه و ایضا موکل :)

یعنی از الان رای شونو میدونم. مرسی خداجون :* :* :*


2. حالم از رفتارهای غیرحرفه ای و بچه گانه موجودات عجیب و غریبی به نام "همکار" به هم میخوره... اه اه اه... البته که جنس خوب و مرغوب هم توش هست اما بعضیها حقیقتا نوبر هستن :@


3. جهت پاسخ به دوستانی که سراغ گرفتن: دیروز ، دادگاه داشتم و نرفتم پاتوق :(


پ.ن

دوست من، خواننده خاموش، مخاطب خاص، برادر عزیز:

ایمیل و مسیج ، برای مطالب فوق سری و سئوالات خعلی خصوصیه.

شما که میگی حوصله نت نداری اما خواننده همیشگی هستی، لطفا با صراحت موضعت رو مشخص کن.

حوصله نداری یا شجاعت؟؟؟

اگه میخونی که میدونم میخونی و مرسی بابتش ، هیییییچ لزومی و اجباری نداری که حتما کامنت بذاری.

اما این که میگی حوصله نداری ولی میخونی و نظرت رو تو خصوصی یا ایمیل میگی و از جواب ندادن من شاکی هستی و دنبال مرجع شکایت میگردی ، یه بحث دیگه س.

اوکی؟؟؟ به کار و زندگیت برس و وقت گرانبهای ارزشمند تر از طلای خودتو ، صرف خزعبلات من نکن تا زمانی که حوصله = شجاعت پیدا کنی و کامنت علنی بذاری و جواب منو همینجا بگیری مگر در موارد واقعا خصوصی. متشکرم.




تفلد زیتونک در سیب...

(تا ما غذامونو بخوریم اطراف میز دسر خیلی شلوغ شد و دیگه نتونستم از اونها عسک بگیرم. اونها رو در سایت سیب تماشا بفرمایین :دی)











این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.